رمان «يکشنبه‌هاي اوت»، در فضايي تيره و مبهم، روايتي از يک رابطه‌ي چندوجهي ارائه مي‌کند که اين ويژگي‌ها مشخصه‌ي فضاي داستاني نويسنده‌ي اثر، يعني پاتريک موديانو است. پاتريک موديانو، نويسنده‌ي شهير فرانسوي است که در دهه‌ي هشتاد شمسي در اين عرصه مطرح شد و پس از دريافت جايزه‌ي نوبل، فروش و ترجمه‌ي ديگر آثارش در ايران افزايش يافت. مشخصه‌ي اصلي داستان‌هاي موديانو، يک غم فراگير در اتمسفر داستان و ايجاد حالت آيروني است. عموم داستان‌هاي اين نويسنده چيزي را روايت مي‌کنند که درواقع اشاره به چيز ديگري است و اين کشف معنا از لابه‌لاي سطور داستاني، لذت عميقي است که مخاطب از روايت‌هاي داستاني موديانو کسب مي‌کند. «يکشنبه‌هاي اوت» که براي اولين‌بار در سال 1986 منتشر شد، از معدود داستان‌هاي موديانو است که در فضايي غير از پاريس روايت مي‌شود. شهر غم‌زده‌ي نيس محل روايت اين داستان است. در ابتدا، داستان با ملاقات دو مرد آغاز مي‌شود که با کمي گپ‌و‌گفت، فضاي پرتنش بينشان معلوم مي‌شود. ژان شخصيت مرکزي اين داستان، جواني احساساتي و عکاسي ناموفق است و مرد ديگر، فردريک ويلکورت است و موضوع صحبت اين دو مرد، احساسي در گذشته نسبت به سيلويا، زن محبوب هردوشان است. داستان با فلش‌بک‌هاي منظم، گذشته‌ي اين دو نفر را پيش چشم مخاطب مي‌کشاند ولي حکمي قطعي براي آنچه رخ‌ داده صادر نمي‌کند. فضاي سياه و پر‌تعليق نو‌آر همراه با عدم‌قطعيت راوي باعث مي‌شود مخاطب مدام سعي در کشف آنچه در سايه باقي‌مانده داشته باشد. ادامه‌ي داستان اولين پيچش بزرگ را پيش چشم مخاطب مي‌کشاند؛ ماجرا آن‌طوري که حدس زده‌ايد نيست. داستان در خلال بازگشت به گذشته و روايت حال پيش مي‌رود و صحبت از جواهري بسيار گران‌بها و البته نفرين‌شده مي‌شود که صاحبان قبلي‌اش را نابود کرده است. اعدام با گيوتين، حبس و تيرباران و به قتل رسيدن، سرنوشتي بوده که بر صاحبان قبلي اين جواهر چيره گشته. فلش‌بک‌ها نشان مي‌دهند صاحب جديد اين جواهر، سيلويا زن محبوب داستان است که براي فروش آن با زوجي مرموز و ثروتمند ارتباط برقرار کرده است. شايد در نظر اول يک ملودرام چندوجهي عاشقانه همراه با يک سرقت بزرگ روايت مرکزي داستان را تشکيل بدهد، اما باکمي تعمق، يک داستان جنايي بسيار پيچيده و دقيق پيش چشم مخاطب ظاهر مي‌شود که حقايق آن در هاله‌اي ترديد و مه قرار گرفته است. عدم‌قطعيت شگرد ناب پاتريک موديانو در اين رمان است که در همه‌جاي داستان و مخصوصا پايان‌بندي ان به‌وضوح مشخص است و مخاطبان خود را در جهاني از رمز‌و‌راز قرار مي‌دهد.