هر يک از ما آن هايي را که دوست مي داريم، واقعا تا چه اندازه مي شناسيم؟
"وقتي خاطرات دروغ مي گويند" به قلم هيجان انگيز "سي بل هاگ" داستان پيرمردي مبتلا به آلزايمر است که فرزندانش از او در خانه ي سالمندان نگهداري مي کنند. يک روز که عروس خانواده براي عيادت پدربزرگ، به خانه ي سالمندان مي رود متوجه مي شود که پيرمرد دارد حرف هايي راجع به شخصي به اسم جورجيا و وقوع يک جنايت مي زند. اين چنين است که "وقتي خاطرات دروغ مي گويند" نوشته ي "سي بل هاگ" به داستاني درباره ي ناديده گرفتن اسرار خانوادگي ، وسواس و دروغ هاي چندين دهه تبديل مي شود.
بيست و پنج سال پيش کيتي از خانه فرار کرد و هرگز برنگشت. اما اکنون او ناگهان در زندگي بهترين دوستش اوليويا، همچون اعترافي دهشتناک ، دوباره ظاهر شده است . پدر شوهر اوليويا ، که تحت فشار گناهانش خرد مي شود ، ادعا مي کند که کيتي را در همان سال ها به قتل رسانده است. تام، از آلزايمر رنج مي برد و داستان او با خطا و سردرگمي همراه است. به جز يک موضوع وحشتناک که در آن يقين دارد: او مي داند جسد در کجا دفن شده است. همان طور که اوليويا و پليس شواهد را جمع مي کنند ، يک سوال مهم همچنان بي پاسخ باقي مي ماند. آن ها مي دانند يک جنايت رخ داده است ، اعترافي گرفته اند و اکنون يک جسد دارند ،اما "وقتي خاطرات دروغ مي گويند" آيا مي توان به اين موارد اعتماد کرد؟ اين داستان را بخوانيد و مطمئن باشيد که تا آخرين لحظه، تعليق فضاي قصه را رها نخواهد کرد.
كد كالا | 14185 |
شابك | 9786003840287 |
زبان | فارسي |
نويسنده | سي بل هاگ |
مترجم | آرتميس مسعودي |
سال چاپ | 1402 |
نوبت چاپ | 5 |
تعداد صفحات | 344 |
قطع | رقعي |
ابعاد | * * |
نوع جلد | شوميز |
وزن | 0 |
تاكنون نظري ثبت نشده است.