اين داستان از زبان راوي سوم شخص روايت مي‌شود و پري نقش اصلي داستان را ايفا مي‌کند که بر سر دو راهي و جدال باورها و اعتقاداتش با عشق قرار گرفته است و نمي‌داند چطور راه درست را انتخاب کند. در مقابل، شيرين مهاجر ايراني‌تباري است که روحيه‌اي ماجراجويانه و گرايش سيري ناپذير به مباحث سياسي و اجتماعي دارد و همين موضوع موجب ايجاد فراز و فرودهاي متفاوتي در ماجراهاي دانشگاه آکسفورد مي‌شود. مونا در ضلع سوم اين ماجرا قرار دارد، دختري است امريکايي اما با اصالت مصري و محجبه که بر دفاع و حمايت از عقايد فمينيسم پافشاري مي‌کند.